جدول جو
جدول جو

معنی لوت خوار - جستجوی لغت در جدول جو

لوت خوار
(نَ / نِ کُ)
نعت فاعلی از لوت خوردن. که لوت خورد. که لوت خوردن کار اوست:
هرکه روزی برّه ای تنها نخورد
در میان لوت خواران مرد نیست.
بسحاق اطعمه.
و رجوع به لوت شود
لغت نامه دهخدا
لوت خوار
آنکه لوت خورد کسی که طعامهای لذیذ خورد هر که روزی بره ای تنها نخورد در میان لوت خواران مرد نیست. (بسحاق اطعمه لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خون خوار
تصویر خون خوار
خورندۀ خون، خون آشام مثلاً خفاش خون خوار، کنایه از بسیار سنگدل و ستمکار، کنایه از وحشی، کنایه از خون ریز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لت خوار
تصویر لت خوار
آنکه سیلی بخورد، توسری خور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
آنکه گوشت بخورد، گیاه یا جانوری که به عنوان منبع غذایی از مواد حیوانی تغذیه و آن را هضم می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خوار
تصویر خوش خوار
خوش خوراک، ویژگی آنکه خوب غذا می خورد یا غذاهای خوب می خورد، ویژگی خوراک لذیذ و خوش مزه
فرهنگ فارسی عمید
(وَ شِ)
لوت خوار:
شیرخواره چون ز دایه بسکلد
لوت خواره شد مر او را می هلد.
مولوی (مثنوی نیکلسون دفتر 3 ص 73)
لغت نامه دهخدا
(حُ)
توسری خور. زبون
لغت نامه دهخدا
تصویری از لوح خوان
تصویر لوح خوان
آنکه لوح را بخواند. یا طفل (کودک) لوح. کودک نو آموز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش خوار
تصویر نوش خوار
آنکه بلذت چیزی را خورد شاد خوار، نشخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موش خوار
تصویر موش خوار
آنکه موش خورد، زغن: (نه هر چه با پر باشد ز مرغ باز بود که موش خوار و غلیواز نیز پر دارد) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که ازسفره دیگران غذا خورد، آنکه بدون سعی و رنج مال دیگران را تصاحب و صرف کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موی خوار
تصویر موی خوار
مو خوره
فرهنگ لغت هوشیار
آن که لگد خورد کسی که تحمل لگد خوردن کند: درخت تود ازان آمد لگد خوار که دارد بچه خود را نگونسار. (نظامی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گوشت خورد: مزور پزد خنجر گوشت خوارش عدو را که بیمار عصیان نماید. (خاقانی)، از بین برنده گوشت زایل کننده لحم: افرفیون صمغی است از انواع مازریون و سخت تیز است و گوشت خوار، موجود زنده ای (اعم از گیاهان یا حیوان) که منحصرا تغذیه اش از گوشت جانوران باشد لحم خوار گوشت خور. توضیح در بادی امر چنین بنظر میاید که منظور از گوشتخوار حیوان گوشت خور باشد ولی با توجه بمعنای وسیع کلمه گیاهانی هم وجود دارند که گوشت خوارند. یا گوشت خواران. ( جمع گوشت خوار) دسته ای از موجودات زنده (اعم از گیاه یا حیوان) که تغذیه آنها از گوشت میباشد چنانکه وردالشمس گیاهی است که با تغذیه حشرات میزید، (بمعنای خاص) پستاندارانی که دارای رژیم غذایی گوشت خواری هستند مانند تیره سگها و تیره گربه ها و تیره کفتار ها و تیره سمور ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غوته خوار
تصویر غوته خوار
آنکه در آب غوطه خورد فرو رونده در آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود خوار
تصویر خود خوار
هر موجودی که بدون احتیاج بموجودات دیگر زیست کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لت خوار
تصویر لت خوار
آنکه سیلی خورد، زبون توسری خور
فرهنگ لغت هوشیار
لوت خوار: شیر خواره چون ز دایه بسگلد لوت خواره شد مر او را می هلد. (مثنوی نیک. 73: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لحم خوار
تصویر لحم خوار
گوشت خوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفت خوار
تصویر مفت خوار
((مُ خا))
کسی که بی رنج و زحمت چیزی به دست می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوش خوار
تصویر نوش خوار
((خا))
شادخوار، چیزی را با لذت خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
Meateating
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
carnivore
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پوزه، کسی که بدترین غذا را می خورد، پرخور
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
मांसाहारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
vleesetend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
carnivoro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
carnívoro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
carnívoro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
м'ясоїдний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
плотоядный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
mięsożerny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
fleischfressend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گوشت خوار
تصویر گوشت خوار
pemakan daging
دیکشنری فارسی به اندونزیایی